بؤلوم : Kenger
پنجشنبه 11 خرداد 1396     یازار : Fuzuli
+0 به یه ن
نام های تحریف شده

۱ ) خزر - دریای مازندران ، 
۲ ) قاراداغ - ارسباران ، 
۲ ) خیاو - مشکین شهر ، 
۳ ) قاراآغاج - قدس ، 
۴ ) سرایسکند- هشترود ، 
۵ ) توفارقان - آذرشهر ، 
۶ ) اوجان- بستان آباد ، 
۷ ) قوچ کندی- پارس آباد ( مرکز محال موغان ) ، 
۸ ) آجی چای - تلخه رود ، 
۹ ) آراز - ارس ، 
۱۰ ) ساوالان ­- سبلان ، 
۱۱ ) ساری قایا - سارقیه ، 
۱۲ ) میدان چای - مهران رود ، 
۱۳ ) قیزیل اوزن- سفید رود ، 
۱۴ ) قارا گؤل - سیاه استخر ، 
۱۵ ) سو باتان - تازه ده ، 
۱۶ ) قالاجیک- عزیز آباد ، 
۱۷ ) باخچاجیق - سردارآباد ، 
۱۸ ) قاراخاچ - علی آباد ، 
۱۹ ) ساووج - ساوه ، 
۲۰ ) تورکان اووا- فرزانه آباد ...

+0 به یه ن
تغییر نام کشور به دستور رضاشاه: همه باید کشور ما را ایران بنامند
 رضا مرادی غیاث آبادی
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۱

این گفتار به خواست آقای امید ایرانمهر نوشته شده و در سایت تاریخ ایرانی منتشر شده است: روزی که ایران، «ایران» شد.

اگر بگویند معاهده‌ای میان دو کشور بْهارَت و هلاس منعقد شده است، شنونده ایرانی چه تصوری از این دو کشور دارد؟ و یا اگر بگویند در کدام هنگام جنگی بین دویچلند و پولسکا اتفاق افتاد، چه جوابی می‌توان بدان داد؟ و نیز اگر بگویند فرهنگ دو کشور نیهون و ژونغوآ تحت تأثیر متقابل یکدیگر بوده است، شنونده چه تصوری از این کشورها خواهد داشت؟
نام‌های جغرافیایی و واحدهای سیاسی و شهرها و کشورها، در میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و زبان‌های گوناگون متفاوت هستند و به شکل‌های متنوعی در تاریخ و خاطره تاریخی و اسناد مکتوب آنان ثبت شده و شناخته می‌شود.
عمده کشورهای جهان دارای نام‌های متنوع و متفاوتی در زبان‌های دیگر هستند. هر اندازه کشور و تمدنی کهنسال‌تر و دارای پیشینه فرهنگی فراوان‌تر و کهن‌تری باشد، بر تنوع این نام‌ها افزوده می‌گردد.
تغییر دادن نام کشورها موجب از دست رفتن سابقه تاریخی و فرهنگی آن کشور خواهد شد و آشفتگی‌ها و گسست عمیقی را در هویت و مناسبات مشترک آنان به وجود خواهد آورد. از همین روی است که معمولاً کشورهای جهان از دیگران نمی‌خواهند تا آنان را با نام محلی‌ای بشناسند که در بین خودشان متداول و شناخته شده است. چرا که از عواقب مخرب آن و تأثیر زیان‌باری که از قطع ارتباط امروز خود با هویت تاریخی خود ناشی می‌شود، بخوبی آگاه هستند. 
به همین دلیل، کشور «بهارت» از ایرانیان نخواسته تا نام مشهور «هند» را که دستکم سابقه‌ای سه هزار ساله در ایران و متون ایرانی و ادبیات فارسی دارد، به فراموشی بسپارند و از جهانیان نیز نخواسته است تا نام India را که برگرفته از نام ایرانی هند است، به کنار بگذارند. همچنین کشور «هلاس» از ایرانیان درخواست نکرده  تا نام مشهور و تاریخی «یونان» را با ۲۵۰۰ سال قدمت در ایران به کنار نهند و از انگلیسی‌زبانان نیز نخواسته تا نام Greece را به دست فراموشی بسپارند. اینچنین است کشور ...

+0 به یه ن
هویت‌زدایی از انسان‌ها با تصفیه و تحریف نام‌های جغرافیایی در ایران
 رضا مرادی غیاث آبادی
جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲

مواجهه و واکنش جوامع بشری با ظلم و ظالم به سه شکل است: یا با ظالم مقابله می‌کنند، یا ظالم را تحمل می‌کنند، و یا با ظالم شریک می‌شوند. رفتار جامعه ما در اکثر مواقع به شکل سوم است. یعنی همراهی و همدستی با ظالم برای ظلم بیشتر و کسب موقعیت‌ها و فرصت‌های بیشتر برای منافع افزون‌تر.

بررسی نقشه‌های جغرافیایی ایران در عصر قاجاری و مقایسه آنها با نقشه‌های جدیدتر، نشان از یک فاجعه بزرگ دارد: آسیمیلاسیون گسترده فرهنگی با نگاه نژادپرستانه و آریاگرایانه و حذف بسیاری از نام‌های ترکی، عربی، کردی، لری، بلوچی، گیلکی، تاتی و حتی در مواردی فارسی. این هویت‌زدایی و یکدست‌سازی فرهنگی که به دست اکثریت حاکم عصر رضاشاهی انجام شده، دارای چنان شمول گسترده و سراسری بوده که تقریباً می‌توان گفت چنانچه کسی به یکی از نقشه‌های ایران در عصر قاجاری نگاه کند، به اندازه‌ای با نام‌های غریب اما کهن و اصیل که قربانی نام‌های جدید و جعلی فارسی شده‌اند، روبرو می‌شود که تصور می‌کند در حال تماشای نقشه‌ای از یک سرزمین رمزآلود و ناشناخته و دوردست است.

نام‌های جغرافیایی برآیند و نشانه موجودیت یک هویت دیرین است. حذف و تصفیه نام‌های جغرافیایی معادل با حذف هویت و اصالت مردم و قطع ارتباط فرهنگی و تاریخی آنان با گذشته است. همچنین موجب درک نشدن و نافهما شدن متون ادبی و تاریخی گذشته نیز ...

+0 به یه ن
نگاهی به چند معضل متداول در زمینه نام‌های خاص و اسامی جغرافیایی
 رضا مرادی غیاث آبادی
چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۱

طریقه مواجهه و رفتار با اسامی یا نام‌های خاص و بخصوص نام‌های جغرافیایی، و چگونگی بکارگیری آنها در تداول جامعه ما از برخی معضلات و نابهنجاری‌ها رنج می‌برد. با اینکه هیچیک از نکاتی که نگارنده در اینجا می‌آورد، تازگی ندارند و علی‌القاعده هر شخصی (و به خصوص هر پژوهنده‌ای) می‌باید از آنها اطلاع داشته باشد، اما بی‌توجهی‌های رو به تزاید، نگارنده را بر آن داشت تا چند نکته کوتاه پیرامون آن بنویسد و برخی معضلات مهم را یادآور شود.

۱- نام‌های خاص الزاماً معنا ندارند
نام‌های خاص و از جمله نام‌های جغرافیایی، الزاماً در زبان امروزی هر جامعه‌ای و از جمله در زبان فارسی معنا ندارند. این نام‌ها، از روزگاری کهن تا به امروز باز رسیده‌اند و دست تاریخ و زبان‌شناسی تاریخی از آنها کوتاه است. معنای بسیاری از این نام‌ها که بطور قطعی مشخص نیست بازمانده کدام زبان یا زبان‌های باستانی هستند، در گذر زمان فراموش شده و از دست رفته‌اند. نام‌های خاص علاوه بر اینکه ممکن است قدمتی بسیار داشته باشند، در طول زمان دچار تلطیف و تحول شده و گاه با تغییراتی در شکل تلفظ یا کتابت آن، به زبان معیار هر دوره‌ای نزدیک شده و سازگاری یافته است. تلاش برای معناگذاری هر نام خاصی با معیارهای لغوی و دستوری زبان فارسی، می‌تواند عملی نادرست و گمراه کننده باشد. چرا که بسیاری از نام‌های خاص ریشه در زبان‌های شناخته یا ناشناخته کهن دارند و شکل تغییر یافته و تلطیف شده آن به زمان تداول زبان فارسی رسیده است. بر همین اساس، آنچه امروزه در کتابچه‌های نامگذاری اطفال به عنوان معنای نام‌ها نوشته می‌شوند، عمدتاً محصول ذوق و سلیقه گزارندگان آن است.

برای مثال، نام «بیسْتون» که امروزه عده ای آنرا به اشتباه «بیسُتون» تلفظ می‌کنند و معنای «بدون ستون» از آن بر می‌آید، بازمانده‌ای تطور یافته از «بغستان» است که همان نیز ممکن است بازمانده شکل کهن‌تر و ناشناخته دیگری باشد.

۲- ریشه‌شناسی لغوی نام‌های خاص الزاماً ارتباطی با مصداق آنها ندارند
چنانچه دانسته باشد که یک نام خاص متعلق به چه زبانی است، می‌توان به ریشه‌شناسی آن پرداخت. اما لازم به توجه است که چنین ریشه‌شناسی‌هایی منحصراً در علم زبان‌شناسی و فقه‌اللغه کاربرد و کارایی دارند و ارتباطی با مصداق آن ندارند. امروزه بخصوص این معضل شگفت رو به گسترش است که برای تحلیل و شناخت یک شخصیت تاریخی به ریشه‌شناسی و معنای نام او روی می‌آورند. بدیهی است که اگر هم معنای یک اسم خاص دانسته شود، دلیل بر آن نمی‌شود که صاحب آن اسم دارای صفاتی باشد که در معنای لغوی نام خود دارد. در مجموع، معنا و ریشه‌شناسی نام‌های خاص الزاماً قابل تعمیم به مصداق آن نیستند.

برای مثال، نام «نیکان» بر روی یک شهر نمی‌تواند الزاماً به معنای «نیک» بودن آن شهر یا مردمانش باشد. چنانکه گذاردن نام «شهر قدس» بر روی شهر «قلعه حسن‌خان» در غرب تهران به معنای مقدس بودن آن شهر نتواند بود. چنانچه ...

http://yanlizbirqiz.blogfa.com http://azyurd.blogveb.com/