+0 به یه ن

خانا (پیرانشهر)، ریشه شناسی و وجه تسمیه آن - مهران بهاری

خانا (خانه، پیرانشهر)، نام شهر و شهرستانی واقع در جنوب استان آزربایجان غربی است. این شهرستان از شمال به شهرستان اشنویه (نك. اوشنو)، از مشرق به شهرستانهای سولدوز (نقده. نك. سولدوز) و ساوجبلاغ (نك. مهاباد)، از جنوب به شهرستان سردشت (نك. سردشت) و از مغرب به مرز عراق محدود است.
نام بخش خانا (خانه) در سال ١٣٤٧ و در راستای زدودن نامهای تاریخی تركی اماكن جغرافیائی در ایران و آزربایجان از سوی رژیم پهلوی به بهانه سكونت ایل كرد پیران در حوالی آن، به نام غیرتاریخی و فارسی پیرانشهر تغییر یافته است (ایلهای كرد منگور، مامش و پیران كه مجموعا بلباس خوانده می‌شوند و صوفیانلو در این شهرستان آزربایجانی ساكن بوده اند). این بخش در سال ١٣٤٨ تبدیل به شهرستان شده است. 

شهر خانا در آغاز قرن بیستم شهری ترك نشین بوده و بنا به برخی از منابع تا پنجاه سال پیش بیش از هشتاد درصد جمعیت آنرا تركان تشكیل می داده اند. اما در اثر تضییقات بلا انقطاع گروههای مسلح كرد در سراسر سده پیشین، خیل عظیم تركهای بومی خانا كه امنیتشان توسط دستجات مسلح كرد سلب و اموالشان غارت شده و جانشان نیز در معرض خطر بوده است، بتدریج شهر موطن خود را رها كرده و مجبور به مهاجرت به دیگر نقاط آزربایجان شده اند. صدها خانواده ترك خانا نیز (مانند تركان اوشنو=اشنویه و ساووجبولاق=مهاباد) بویژه پس از درگیریهای به وقوع پیوسته در این منطقه در حین انقلاب اسلامی و سالهای پس از استقرار آن، از وطن خود اخراج شده اند. اما در حالیكه پس از درگیریهای ترك-كرد در شهر سولدوز، كردان فراری این شهر بعدها از امكان بازگشت به آن برخوردار شده و مردم سولدوز نیز آنها را دوباره پذیرفته اند، صدها خانواده ترك اخراج شده و فراری از شهرهای ساووجبلاق (مهاباد)، اوشنو (اشنویه) و خانا (پیرانشهر)، هرگز اجازه و امكان بازگشت دوباره به موطن و شهر و دیار خود را نیافته اند. در نتیجه این فعل و انفعالات یكجانبه، در دهه های اخیر تركیب جمعیتی خانا (مانند دیگر شهرهای آزربایجانی ترك نشین بیجار، سنقر، ….) تغییر بزرگ و محسوسی نموده و شمار اكراد ساكن آن شهر به طور نجومی افزونی یافته است. بك 
خانا در میان راههای ساووجبلاغ (نك. مهاباد) ـ اشنویه، اشنویه -سردشت و سولدوز (نقده) -سردشت واقع است. این شهر كه از طریق تمرچین در غرب به عراق مرتبط شده، پل ارتباطی آزربایجان با عراق و سوریه است. خانا بدلیل موقعیت مرزی و سوق الجیشی خود و قرار گرفتن در مسیر جاده ترانزیت جمهوری اسلامی ایران با كشور عراق و دیگر كشورهای حوزه دریای مدیترانه، در حال حاضر یكی از بزرگ‌ترین مراكز تجارت خارجی ایران است. از طریق گمرك زمینی تمرچین سالانه صدها هزار تن كالای تجاری و بازرگانی كشورهای عربی و آسیای میانه به نقاط مختلف جهان ترانزیت می‌شود. 
خانا با داشتن ۶۰۰ میلیمتر بارندگی در سال از زیباترین و سرسبزترین شهرهای كشور بشمار می‌رود. بیش از ۸۰ درصد معادن سنگهای گرانیت آزربایجان غربی در شهرستان خانا واقع شده‌اند و در شهرهای همجوار آن نیز شمار زیادی معادن سنگهای تزیینی وجود دارد. شهر خانا با داشتن ۶۵ معدن گرانیت و تولید سالانه ۳۰۰ هزار تن گرانیت و دیگر سنگهای تزئینی رنگی باكیفیت، یكی از قطب‌های مهم در تولید سنگ گرانیت كشور به شمار می‌رود. پیست اتومبیلرانی آن كه تاكنون میزبان ۳ مسابقه بین المللی بوده، با ۱۵ هزار متر مربع وسعت بزرگ‌ترین پیست اتومبیلرانی كارتینگ در خاورمیانه است و برای انجام مسابقات و تمرینات اتومبیلرانی طراحی و مطابق با استانداردهای جهانی ساخته شده است. 

ریشه شناسی: 

نام شهر خانا (قانا، كانا) كلمه ای تركی-آلتائی است. در ریشه شناسی آن چند نظریه مطرح شده است: 
١-”خانا” در زبان تركی معاصر آزربایجان به معنی تل خاك در تاكستانها، هر یك از كرتهای بزرگ در تاكستان كه به صورت تلی از خاك بوده و شاخه های تاك به ردیف روی آنها كاشته می شوند، ردیف تل خاك و كرت و ….. است. از همین ریشه است كلمه “قانالیق” در زبان تركی به معنی تاكستان. در ترانه مردمی تركی “ائوله ری وار، آی آمان خانا خانا”، كلمه خانا به معنی ردیف بكار برده شده است (خانه هایی دارد، ردیف ردیف). “قانا” در زبان مغولی، به معنی دیوار شبكه ای شكل گئرها است. قاناها از به هم متصل شدن قطعات حصاری شبكه ای ایجاد می شوند. هر قطعه حصاری از میله های چوبی كه در نقاط تقاطع با شبكه های چرمی به هم بافته شده اند تشكیل می گردد. (گئر Ger، كه ریشه كلمه خره گه تركی نیز می باشد، به معنی چادر نمدی موغولی و معادل یورت تركی است. مغولهای كوچرو سراسر سال را در گئر می گذرانند و آنرا بر انواع دیگر مسكن ترجیح می دهند. گئر در قطب شمال گرم و در تابستانها خنك است، پس از جمع شدن می تواند در پشت یك حیوان حمل شود و دوباره در عرض نیم ساعت برپا شود. خرگهXərgə -خره¬گهXәrәgә كلمه ای تركی به معنی چهارچوب شبكه ای شكل پوشش چادرها، و خانه و چادرهائی كه از این چهارچوبها ساخته می شوند است. این كلمه تركی به صورت خرگاه به زبان فارسی وارد شده است).بای بك 
٢-در زبان تركی پسوند-كلمه ای تركی (اورال آلتائی) به شكل قانqan كه دلالت بر جای و مكان دارد موجود است. این پسوند-كلمه و مشتقات آن (كانkan ، گانgan ، جانcan ، وانvan ، غانğan ، انan ، …) به حد وفور در تركیب نامهای اماكن جغرافیائی سراسر آزربایجان و ایران و مناطقی كه روزگاری تحت حاكمیت تركان بوده بكار رفته است. یكی از فرمهای این پسوند، به شكل قاناqana و -خانا است. هرچند نام شهر “خانا” از این پسوند مشتق نشده است، اما بسیاری از دیگر اماكن جغرافیائی آزربایجان و مناطق پیرامونی آن، دارای پسوند –خانای مذكور در نام مركب خود می باشند. 
٣-در زبان سومری كه از سوی برخی از صاحبنظران زبانی پروتوتورك شمرده می شود، كلمه ای با فرمهای قانا Qana، قانQan و كانKan به معنی محل، موضع، مكان، جا؛ جایگاه، چهارچوب، تكیه گاه، گنجه؛ ناحیه، قلمرو، عرصه، منطقه؛ بسته، دسته، قوطی و …. وجود دارد. در این زبان همچنین كلمه دیگری به شكل قانا Qâna، قانQân و به معنی بخشی از مزرعه، قسمتی از خاك، كشتزار، سطح مسطح، واحد سطح، …. موجود است. 
٤-در زبانهای سامی به ریشه ای مشابه قانا برخورد می شود. از آن جمله است كلمه “كانو” در زبان آكادی، “كانا” در زبان عبری و “كانیا” در زبان آرامی به معنای “نی”. كلمه “قنات” و مشتقات آن در زبان عربی (مانند مقنی) نیز گرفته شده از همین كلمه سامی است. (معادل قنات عربی در زبان تركی آستارخAstarx =آستAst +آرخArx و در فارسی كاریز است). برخی، واژه كانا و كانال-كانالیس لاتینی را نیز مشتق از همین كلمه سامی دانسته اند. هرچند به نظر نمی رسد كه نام شهر خانا در ارتباط با این ریشه سامی بوده باشد، اما بین كاركرد قنات و معانی خانای تركی-آلتائی (تل خاك، پشته و دیوار) ارتباطی جالب توجه موجود است: “از مهمترین مشكلات در هنگام حفر قنات، مواجه شدن با زمین های ریزشی و ماسه ای و سست است كه مبارزه با ان از جمله با كول بست كردن دیواره ها می باشد. برخورد به دیواره هائی از سنگ های بزرگ در هنگام حفر قنات نیز از دیگر مشكلات است. قنات پس از حفاری، همواره نیاز به مراقبت، و لایروبی و تعمیر دارد، ریزش دیواره ها و سقف دیواره ها و دهلیز، جلوی جریان طبیعی آب را می گیرد و با انباشته شدن این مواد در دهلیز، دیواره ی چاه ها خیس خورده و ریزش را تشدید می كند. در مواردی كه ریزش زیاد باشد مجرا بسته شده و آب از چاه ها بالا می آید و این امر سبب ریزش چندین پشته می گردد كه در چنین شرایطی خسارت فوق العاده ای به قنات وارد می آید”. 
٥-برخی منابع نام شهر “خانا” را بر گرفته شده از كلمه “خانXan ” تركی به معنی ارباب دانسته اند. در واقع نیز یكی از قدیمیترین فرمهای كلمه “خان” در تركی باستان، “قانا-خانا” است. چنانچه خانا-قانا در میان تركان بولقار، در القابی چون “خانا سو بیگی”، “خانا بویلا قولوب” (نك. بیله سوار)، … به معنی عالیرتبه ترین خانها است. 
٦-عده ای مكانی در آزربایجان ذكر شده در متون تاریخی به شكل “خان خاصبك” را مطابق با خانای امروزی دانسته اند. ظاهرا نام این مكان برگرفته شده از اسم امیری ترك بنام “خان خاصبك” است: “مكانی كه یاقوت حموی (ج ١، ص ٦٢٦) در قرن هفتم آن را شهری از آزربایجان به نام «خان خاصبك» در كنار بَسْوَی ضبط كرده، می تواند اشاره به خانه (پیرانشهر امروزی) باشد”. در این نام، “خان” همان كلمه تركی ذكر شده در بند ٥ و “خاصبك” به معنی شخص نیك و درستكار است. در تاریخ ترك و آزربایجان شخصیتهای چندی با نام خاصبك وجود داشته اند. یكی از اینها، نصرت الدین ارسلان آبه (آبا) خاصبك پسر آق سنقر (١١٧٤-١١٣٥)، از سرشناسان سلاله تركی-آزربایجانی احمد یلیان (آغ سونقوریان) و از مشهورترین چهرههای این خاندان است كه بیش از چهل سال فرمانروایی كرده است. دیگری امیر اسفهسالار فخرالدین اینانج بلكا (بیلگه) خاصبك است كه انوری قصیده ای در مدح وی سروده است:بای بك 
شیر چرخ از بیم شیر رایتت افغان‌كنان
كالامان ای فخر دین اینانج بلكا خاصبك 

وجه تسمیه

نام شهر خانای آزربایجان، كلمه ای با منشا تركی-آلتائی است. سبب این نامگذاری، بافت معماری شهر مركب از ساختمانهای گلی و خشتی، ردیفكاریهای منظم خانه های گلی و یا بوته های چای در تپه ماهورهای آن و وجود دیواره ای كوهستانی در غرب آن است: 
-خانا دارای دو بافت معماری قدیم و جدید است. بافت قدیمی شهر كه در دامنة كوه جای دارد، دارای ساختمانهایی از گل و خشت است.
-این شهر در ناحیه كوهپایه‌ای‌ قرار دارد كه تپه‌ماهورهای آن را بوته‌های همیشه سبز چای در ردیف ‌كاری‌های منظم هندسی پوشانده‌ است.
-میزان‌ بارندگی‌ در شهرستان خانا، از غرب‌ به‌ شرق‌ كاهش‌ می‌یابد. دلیل‌ این‌ امر، وجود دیواره‌ كوهستانی‌ ناحیه‌ است‌ كه‌ از نفوذ جریان‌هایی‌ كه‌ از غرب‌ به‌ فلات‌ وارد می‌شود جلوگیری‌ می‌كند. 

ریشه شناسیهای نادرست 

١-عده ای نام شهر خانا را محرف كلمه فارسی “خانه” (فرم قدیمی آن خانك)، گروهی دیگر نیز آنرا به دلیل نزدیكی به مرز بر گرفته شده از كلمه “خان” فارسی به معنای كاروانسرا دانسته اند. اما كوچكترین قرینه و سند تاریخی برای صحت این ادعاهای جدید وجود ندارد. علاوه بر آن، در تاریخ آزربایجان هرگز سنت نامگذاری شهرهای آزربایجانی به زبانی بیگانه و خارجی از سوی تركان دیده نشده است. نیز هیچگاه فارسان از اهالی بومی این بخش از آزربایجان تاریخی نبوده و فارسی نیز هرگز زبانی بومی و محلی در سرزمین آزربایجان نبوده است. بنابر این استناد نامهای اماكن جغرافیائی منطقه به زبان فارسی بلا موضوع است. 
٢-كلمه تركی خانا با كلمه “خانی-كانی” كردی به معنی چشمه نیز دارای پیوندی نیست. اساسا به این دلیل كه اسكان كردان در خانا و تبدیل آنها به اكثریت قومی، پدیده ای جدید است. كلمه خانای تركی به معنی تل خاك و دیواره، و پسوند-كلمه تركی خانا-قانا در نامهای جغرافیائی به معنی مكان و محل بوده و ارتباطی با زبان كردیم فارسی و یا هر زبان ایرانی دیگر ندارد.بای بك 
٣-نام جدید رسمی و دولتی خانا، پیرانشهر است كه به زبان كردی آن را پیرانشار تلفظ می‌كنند. برخی از افراد برای تراشیدن سابقه و تاریخ برای این نام جدید فارسی، آنرا اخذ شده از نام “پیران پسر ویسه”، پهلوان مشهور تورانی و سپه‌سالار و سرلشكر افراسیاب (آلپ ار تونا) در شاهنامه دانسته اند. حال آنكه اولا نام فارسی پیرانشهر نامی جدید و جعلی است و ثانیا خود نام پیران در شاهنامه فردوسی نیز ایرانی نیست. پیران شاهنامه، مانند نام بسیاری از تورانیان این اثر، فرم ایرانی شده نام اصلی تركی دیگری (بئره ن= جوانمرد؟) است: “پیران در شاهنامه فردوسی نام یكی از قهرمانان افراسیاب پادشاه مشهور توران است. در جنگهائی كه بر اثر قتل سیاوش میان ایران و توران بوقوع پیوست، عساكر توران بفرمان پیران دلاوریها كردند. او با بزرگان طریق ادب و احترام می سپرد، هر جا گرهی در كار آنان می افتد بسرانگشت تدبیر می گشاید و هر گاه مشكلی رخ میدهد از دل و جان در مقام چاره جوئی است. در هر مقامی كه هست و در هر امری كه پای در میان دارد، استوار و پابرجا و دور از دودلی است. داستان وی در عداد غم انگیزترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. با اینكه پیران از تورانیان است، شخصیتی تماماً منفی نیست و در طول شاهنامه كارهای نیك زیادی از وی سر می‌زند”. 
اما علی رغم این خصال نیك، در ادبیات نفرت فردوسی، از پیران نیز با صفاتی چون ترك بدگوهر، ترك بدبخت، دیوزاد و شوم یاد شده است: 
كه ای ترك بدگوهر دیوزاد
كه چون تو سپهبد بگیتی مباد
تویی ترك بدبخت، پیران شوم
كه نه تاج بادت، نه تخت و نه بوم 

نامهای جغرافیائی مشابه 

١-بسیاری از اسامی جغرافیائی در آزربایجان و دیگر مناطق ترك نشین پیرامونی كه به شكل خاناXana ، خانهXanә ، خنهXәnә ، خوناXona ، خونه Xonә، خونجXonәc ، …. می باشند، نامهائی بسیار قدیمی مشتق شده از ریشه تركی-آلتائی خانا-قانا و كلمه سومری قانا و یا دارای ارتباط با آنها می باشند: 
-خونج: خوناجXonac –خاناجXanac (كاغذكنان) یكی از شهرهای قدیمی آذربایجان ‌است. “خونا”، “خونج” و “خونه” نامهایی هستند كه تا اوایل قرن هفتم به این شهر اطلاق می شده است. در خراسان-افشار یورد روستائی بنام خونج و در جنوب ایران-قاشقای یورد نیز شهرستانی به همین نام وجود دارد. شهر خاناج-خوناج آزربایجان در ساخت كاغذ شهرت داشته و یكی از مراكز بزرگ كاغذسازی بوده‌ كه نیازهای كاغذی این كشور در رَبع رشیدی و تبریز را تأمین می‌كرده است. یاقوت در اوایل قرن هفتم هجری در خصوص این آبادی میگوید كه نام امروزی آن كاغذكنان یعنی مسكن كاغذ سازان است. اما به نظر می رسد بر خلاف تثبیت یاقوت، كلمه “كنان” در این نام فارسی نبوده و به معنی كننده ها نیست، بلكه “كنان” و یا “قونان-خونان” در ارتباط با نام قبلی شهر یعنی خونا-خانا است. جالب توجه است كه نخستین مركز كاغذسازی در جهان یعنی “خانبالیق” (شهر پادشاه، پكن امروزی) نیز، مانند خوناج-خاناج، دارای عنصر “خان” در نام خویش است.بای بك 
پسوند اسم ساز –اج، -ه ج: فرم اصلی نام خونج، خاناج (خانا+ج) بوده است. –ج، -اج از پسوندهای اسم ساز از اسم در زبان تركی است (نك. كرج، نك. آوج، نك. دیزج). این پسوند برای تشدید و تاكید یك صفت و خصلت، ایجاد تشابه و … بكار می رود. مانند كلمات قاراج (سیاهگونه)، آتاج، آناج، توپاج، بوزاج، اورتاج، بگه ج، اؤگوج، ایقاج، یالیناج، یالانقاج، قولاج، باقراج، كوپه ج (كوپ كوچك)، قیراج، یئله ج (جای بادگیر، نقاط همیشه بادگیر كوهها)، آلناج (جبهه مقابل، رو)، گونه ج (آفتاب خور)، دیزه ج، دوزه ج (ردیف)، آرقاج (نخ افقی پشت دستگاه فرشبافی)، یاماج، گده له ج، و… عده ای این پسوند را فرم متحول شده پسوند –قاج دانسته اند. برخی نام خونج را مشتق از كلمه “خون” تركی باستان به معنی مردم و انسان دانسته اند (نك. به دوزهونDuzhun -آدم نمكی در مبحث زنجان-زنگان). 
٢-محتملا برخی از پسوندهای “–قان”، “-گان”، “-جان”، “-وان” و … در نامهای جغرافیائی آزربایجان و نواحی مجاور آن، كوتاه شده پسوند قانا-خانای تركی كه دلالت بر جای و مكان دارد است. 
٣-نامهای جغرافیائی مركبی كه بخش اول آنها را كلمه “خانا” تشكیل می دهد به احتمال قریب به یقین نامهائی تركی اند. مانند “خانقین” و نیز: 
-خانادام Xanadam :نام روستایی در شرق سلماس. مركب از دو كلمه خانا و دام. دام در زبان تركی به معنی خانه می باشد. خانادام یعنی روستائی مركب از خانه های ردیف شده و یا خاكی، … 
-قاناجانا- گاتاجابا؟: نام یكی از جزائر دریاچه اورمیه. شاید كلمه ای تركیبی از قانا+جانا (ویا قانا+جابا. كلمه جابا-جاوا در تركی به معنی محل خالی بین سنگها و صخره هاست). 
-خنه یه Xənəyə:نام روستایی در جنوب غربی سلماس. در بیشتر مناطق آزربایجان به نامهائی مشابه این نام برخورد می شود كه همه آنها در منابع رسمی و دولتی یكدست به شكل “خانقاه” ثبت و ذكر می شوند. قویا محتمل است كه بخشی از این نامها مرتبط با خانای تركی-آلتائی بوده باشند. 
-طبق منابع عثمانی “خاناچالا” نام طائفه ای ترك در آزربایجان، گرجستان و ارمنستان امروزی بوده است.بای بك 
٤-در برخی از نامهای جغرافیائی جدید اماكن كه كلمه “خانا” بخش دوم اسم را تشكیل می دهند، ریشه این كلمه بسته به مورد می تواند تركی و یا فارسی (خانه) بوده باشد: 
-آفتاخاناAftaxana نام روستایی در سلماس. عده ای این نام را مركب از دو كلمه آفتا+ خانا و آفتا را محرف آختا دانسته اند، مانند تبدیل حرف “ف” به “خ” در آغشین/آخشین به افشین. آختا در زبان تركی به معنی اسب می باشد. 
-شارابخانا (شرفخانه)، ساللاق خانا (محله ای در شهر تبریز)، …. 

نتیجه: 

“خانا” نام شهری در محدوده آزربایجان تاریخی است كه در سده ها و بویژه دهه های اخیر، از سكنه ترك خود خالی گشته و به شهری كردنشین تبدیل شده است. نام این شهر آزربایجانی، كلمه ای تركی بوده و به معنی ردیف، تل خاك و دیواره است. فرمهای گوناگون این كلمه در نام بسیاری از مراكز جمعیتی در آزربایجان و دیگر مناطق ترك نشین ایران و نواحی پیرامونی آنها مانند خونا، خونج، …. نیز مشاهده می شود. نام تركی “خانا”، از سوی رژیم پهلوی و در راستای تركی زدائی از چهره و تاریخ آزربایجان، با نام فارسی “پیرانشهر” عوض شده است.

http://yanlizbirqiz.blogfa.com http://azyurd.blogveb.com/