مرکز استان آذربایجان غربی که امروزه اورمیه یا ارومیه خوانده میشود یکی از قدیمیترین شهرهای کشورمان ایران است که بیش از چهار هزار سال سابقه تاریخی دارد.
در مورد نام این شهر نظرات مختلفی ابراز شده است و گویا یکی از قدیمیترین نامهای آن چیچست بوده است (به نام دختر زرتشت و نظر به اینکه این شهر مهد زرتشت بوده) ولی بحث ما روی نام فعلی آن است که میان اورمیه و ارومیه سرگردان است به چند نظریه در مورد نام شهر اشاره میکنیم و روی هر کدام بحث مختصری خواهیم داشت.
۱- ساده ترین تحلیلی که از نام شهر به عمل آمده و در کتب چندی به آن اشاره شده این است که آن را اورمیه دانسته به اور+ میه (میاه) تجزیه کردهاند و عقیده این تحلیلگران آن است که اورمیاه واژهای عبری است. «اور» به معنی شهر (همانند اورشلیم) و میاه جمع «ماء» به معنی آبها و اورمیاه یعنی شهر آبها. همانگونه که اورشلیم به معنی شهر سلامتی است.
این نظریه بسیار سادهلوحانه به نظر میرسد و گویا مستمسک نظریه پردازان آن اشتراک واژه «اور» در دو شهر اورمیه و اورشلیم بوده و در ادامه اشاره میکنیم که اصولاً (میه)ای در میان نیست تا تبدیل به «میاه» شود و این شهر در سابقه تاریخی خود جمعیت غالب یهودی نداشته که نام شهر یادگاری از آنها باشد.
۲- گروه دیگری بر این عقیدهاند که این شهر سرزمین اورارتوها بوده است و نام اورمیه با نام اورارتوها در ارتباط است و از آنها باقی مانده است. این گروه اورمیه را قبول دارند نه ارومیه را.
۳- عده دیگری میگویند این شهر از قدیم الایام دروازه روم بوده است (ترکیه فعلی). بنابراین با پسوند نسبیت تبدیل به رومی و با پسوند “ه” مکان به شکل رومیه در آمده است و از آنجایی که تکلم شهر به زبان ترکی بوده و ترکان عادت داشتهاند و دارند که معمولاً به اول اسامی الف زایدی اضافه کنند همچون شنبه=ایشنبه و رضا=ایرضا به رومیه نیز الفی اضافه کرده آنرا اورومیه یا ارومیه نمودهاند.
این نظریه از چند جهت ضعیف به نظر میرسد اول اینکه دروازه روم آنچنان که از بقایای جاده ابریشم نیز مشخص است از شمال استان بوده است نه از این شهر و دوم اینکه چرا اهالی ترک زبان شهر برای ساختن نام شهر خود از دستور زبان عربی پیروی کردند؟
۴- اورمان (ORMAN) در ترکی به معنی جنگل است عده قلیلی نام شهر را مشتق از اورمان دانسته و مدعی میشوند که شهر جنگلهای وسیعی داشته است. این نظریه سستتر از موارد قبلی است.
۵- پنجمین نظریهای که مطرح میکنیم نام شهر را با نام شهر اورومچی در ترکستان چین (ایالت سینکیانگ) در ارتباط میداند بر اساس این نظریه خاستگاه اصلی ترکان آسیای میانه و ایالاتی از چین است و اقوام ترک در طول تاریخ به طور دسته جمعی یا انفرادی مهاجرتهای متعددی را به سمت غرب انجام دادهاند. به طوری که امروزه ملل ترک تا غربیترین نقاط اروپا پراکنده شدهاند. ترکستان چین که تا چندی قبل دولت مستقلی بود دو شهر بزرگ و تاریخی دارد. اورومچی و قشقر (کاشغر). اورومچی که مورد بحث ماست و عدهای نام عشایر قشقایی در جنوب کشورمان را نیز مشتق از قشقر دانستهاند (هر چند در این مورد نیز نظریات دیگری مطرح است). رسم بر این بوده و الان نیز است که وقتی مهاجرینی از یک منطقه به منطقه دیگر میروند نام محل اصلی خود یا نام طایفه و عشیره خود را به محل تازه اطلاق میکنند و ما این هر دو را در اورمی مشاهده میکنیم. میتوانیم اینگونه در نظر بگیریم که طوایفی از ترکان به محل این شهر و محل روستاهای اطراف کوچیدهاند.
گروهی از آنها محل تازه خود را به نام شهر و آبادی اصلی خود نامگذاری کردهاند همچون اورمی از اورومچی و توپراق قلعه (روستایی در شمال شهر) که در عین حال نام یک محل تاریخی در آسیای میانه نیز میباشد و تعداد زیادی از همان مهاجرین محل جدید خود را به نام عشیره و طایفه خود نامیدهاند همچون چونقورالی – دانقیرالی – یاغمورالی – سوروک – بدکی (نام روستاهایی در اطراف اورمی) و دوهلی (روستایی در سلماس) که به ترتیب از نام طایفههای چونقورلو – دانقیرلی – یاغمورلو – سوروکلو – بدکی -دوهلیخانلی گرفته شدهاند. لازم به تذکر است که بیشتر طوایف فوقالذکر الان هم در میان قشقاییان به صورت طایفهای زندگی میکنند. بنابراین فرض ما اینگونه شکل میگیرد که یک گروه از اقوام مهاجر از ترکستان هنگام ورود به ایران دو شاخه میشوند یکی به منطقه آذربایجان مهاجرت میکنند و آبادیهای فوقالاشاره و بسیاری از آبادیهای دیگر را به نام طایفه یا موطن اصلی خود نامگذاری میکنند و گروه دیگری از همان طوایف به جنوب کشور رفته و عشایر قشقایی را تشکیل دادهاند و نام عشیرهای خود را همچنان حفظ کردهاند[۱]، ما اورمیه یا ارومیه را قبول نداریم و اصولاً پسوند یه=ye بعداً به نام شهر اضافه شده است.
بحث تاریخی و بررسی اسناد تاریخی در این مورد را به مورخین وا میگذاریم و به چند سند ادبی اشارهای خواهیم داشت:
۱- در یک مثل فولکلوریک ترکی آذربایجانی آمده است:…گل اوخو بیزیم دیلی – بیزیم دیل اورمو دیلی – اورمودان گلن آتلار… در این سند شفاهی که از قرون کهن در سینه مردم آذربایجان باقیمانده نام شهر «اورمو» آمده است.
۲- آشیقها، نوازندگان محلی آذربایجان هستند که اکثراً مشاور و همهکاره قوم نیز بودهاند. سابقه تاریخی آنها چندین هزار سال است. ولی قدیمیترین آشیق آذربایجان که اشعارش را در دست داریم آشیق قوربانی است که معاصر شاهاسماعیل صفوی بوده. در جایی از دیوان آشیق قوربانی میخوانیم:
اورمونون یوللاری دوزوم-دوزومدور / اورمو کاروانینین یوکو اوزومدور
در اینجا نیز نام شهر «اورمو» آمده است و به اصلیترین محصول شهر در آن دوره تاریخی (حدود پانصد سال پیش از این) یعنی انگور اشاره شده است که هماکنون نیز از محصولات عمده شهر میباشد.
۳- در دورههای متأخر سری هم به دیوان میرزا علی معجز شبستری میزنیم. ایشان از شعرای معاصر رضاخان بوده و در چند جای دیوانش لفظ اورمو آورده است به عنوان مثال:
ائدنده اورمونو اشغال اسماعیل آقا / آخیردی سئل کیمی بیچاره ازرقین قانی.
۴- بعد از نام همه شخصیتهای تاریخی شهر چون حسامالدین چلبی و صفیالدین همواره واژه اورموی آمده است و این نشاندهنده آن است که نام شهر اورمی بوده چون اگر نام شهر اورمیه بود در ساختن صفت نسبی از آن «ی» حفظ میشد و باید میگفتیم حسامالدین اورمیوی، همچنانکه در نسبت دادن شخصیتهایی از شهرهای قونیه و ملطیه به آن شهرها همواره «قونیَوی» و «ملَطیَوی» گفته شده است نه قونَوی و مَلَطَوی.
تذکر: معمولاً در زبان روسی و به تبع آن در زبان آذربایجان رایج در شمال رود ارس همچنین در تعدادی از زبانهای خارجی مخصوصاً نامهایی که به مصوت ختم شدهاند الف زایدی میآید که در مصوتها با یک «ی» نیز همراه است همچنانکه نامهای اندونزی، ژاپن و آلمان به صورت اندونزیا، یاپونیا و آلمانیا تلفظ میشود.
بنابراین با این مدل «اورمو» به شکل «اورمویا» در میآید که میتواند به راحتی به اورمیا و ارومیه تبدیل شود و شاید یکی از دلایل تبدیل اورمی به اورمیه در اثر کثرت استعمال استفاده از این شیوه باشد که رفته رفته بر سر زبانها افتاده و رایج شده است.[۲]
معنی لغوی اورمو: در مورد معنی لغوی اورمو میتوانیم بگوییم که میتواند مشتق از مصدر ترکی «اورماق» شکل قدیمی «وورماق» به معنی زدن، نشانهگیری کردن و معانی قریب به آن باشد. اورماق در دیوانهای شعرای آذربایجان مکرر آمده است به عنوان مثال حکیم فضولی میفرماید:
دم خیر سؤزوندن اور دمادم / ور خیر دئمزسن ابسم ابسم
بنابراین «اوروم» به معنی محل نشانهگیری و هدف و آماج و اورومچو به معنی نشانهگیر و تیرانداز خواهد بود.
از یک زاویه دیگر نیز میتوانیم به مسئله نگاه کنیم و آن این است که شهر اورومچی در چین به احتمال قوی در مسیر و در اوایل جاده ابریشم قرار داشته و عده زیادی از افراد آن به اروپا (روم) به تجارت میرفتهاند و از این جهت «رومچو» و با اضافه کردن الف زاید ترکی «اورومچو» نامیده میشدهاند. رفته رفته همین نام روی شهر باقیمانده است یا شاید همین اورومچوها شهر اورومچی را ساختهاند و بعد تعدادی از آنها به آذربایجان مهاجرت کرده و محل خوش آب و هوای آن را پسندیده و در آن ساکن شدهاند و آنرا با روم (اوروم) برابر دانستهاند. (اورومو بولدوق = روم را پیدا کردیم).
اورومو= اورمو
لازم به تذکر است که در زبان ترکی به تاجرانی که به یک شهر بیشتر مسافرت داشتهاند نام همان شهر با پسوند «چی» اطلاق میشد همچنانکه امروز هم در میان نام خانوادگی تعدادی از هم میهنامان به نامهایی چون تهرانچی و استانبولچی برخورد میکنیم (باکیچینین سؤزو سووو کاغیذی-مرحوم شهریار)
– کوتاه سخن اینکه در یک جمع بندی از مطالب بالا مشاهده میکنیم نام شهر به صورتهای اورمیه – ارومیه – رومیه – ارمیه – اورومیه – اورمویا – اورمیا نوشته شده است ولی با مراجعه به اسناد ادبی و بررسی قراین که تنها به چند مورد از آنها اشاره شد آنچه بیشتر از همه به چشم میخورد واژه «اورمو» میباشد بنابراین اگر فرد منصفی باشیم و به آداب و رسوم و فولکلور اهالی نیز احترام قایل باشیم باید همان واژه «اورمو»« و یا حداقل «اورمی» به کار ببریم نه اورمیه و نه ارومیه و نه واژه دیگر.
و اما ساده ترین تحلیل که سهل الوصول ترین معنی را نیز دارد و نظریه اصلی خود اینجانب به شمار می آید این است که اورمو از دو کلمه اور+مو تشکیل یافته.
اور تلفظ قدیمی «قور» از مصدر «قورماق» به معنی بنا نهادن و آباد کردن گرفته شده است که معنی شهر نیز از آن استخراج میشود و «مو» معنی «من» میدهد در زبان سومری به جای کلمات من – سن واژههای مئ – سئ (ME-SE) به کار میرفته است و اورمو یا اورمه با این حساب «شهر من» معنی میدهد. همین واژه (مئ) در کلمه مئآنا(میانه) نیز خودنمایی میکند و نام این شهر نیز به معنی (مادر من) و سئآنا(چیانه) در منطقه سولدوز به معنی (مادر تو) میباشد.
به همین صورت است کلمه «ماوانا». مئ + وانا= آبادی من.
[۱] مطالب اشاره شده در حد نظریه مطرح شدهاند چنانکه نظریات دیگری مطرحاند که نشان دهنده مهاجرت آن اقوام (اورومچی و قشقر و امثالهم) از منطقه اورمی هستند.
[۲] دکتر توحید ملکزاده در این مورد نظر دیگری دارد. طبق نظر ایشان کاربرد واژه ارومیه توسط مرحوم تمدن بوده است که ایشان نیز برای خود دلایلی داشته است.(رجوع شود به کتاب »تاریخچه دارالنشاط اورمیه« تألیف دکتر توحید ملکزاده دیلمقانی).
نویسنده: استاد بهرام اسدی
http://durnanews.ir/?p=10443
http://yanlizbirqiz.blogfa.com http://azyurd.blogveb.com/