نام شهر برگرفته از قلعه ای در اطراف شهر در محل قصر ابونصر بوده
ابن حوقل : وجه تسمیه شیراز همان اندرون شیر است یعنی جایی که خوار و بار وارد آن میشود
شیر (حیوان ) و آز به تازی یعنی محل نشستن و جایگاه
در نوشته های عیلامی به تیرازیس یا شیرازیش اشاره شده است ( البته در این یک مورد به این نکته باید توجه نمود که بسیاری از نامهای عیلامی به سهولت قابل ریشه یابی ترکی هستند که این مقال جای آن بحث نیست مفصلا در زمان دیگری به این موضوع پرداخته خواهد شد )
_مختصر توضیح در مورد کلمه آذ و آذر این خواهد بود که اجداد حضرت ابراهیم آذر و تارخ نام داشته اند که با ایل توروخ و آذر مطابقت دارد . آسار : در سومری نام یکی از الهه های آسمان بوده است . در سنگیاد های اورخون که متعلق به امپراتوری گوک تورک است از قوم و سرزمین آذ نام برده شده است
آر:ار نیز بیشتر به عنوان صفتی بر مبنای کمال و وارستگیست که به نام انسان و گاه مکان افزوده میشود
_حال از اینها که بگذریم کلمه شیر در آذربایجان با معنای لعاب کاربرد داشته و منشعبات بسیاری دارد
_ شیر حیوان نیز با همین نام کاربرد دارد
_البته شیریخ به معنای تکه پاره یا نوار استفاده میشود اما از سوی دیگرفعل شیررلماق در ترکی قشقایی به معنای دریدن و پاره پاره کردن محفوظ مانده و کاربرد دارد که میتوان ارتباط واضحی بین این فعل و نام شیر به عنوان حیوانی درنده قائل شد (که در فارسی هیچ ریشه و یا قرابت با کلمه ای برای نام شیر نمیتوان یافت )
_بنا بر اینکه باور اکثریت مردم قشقایی اینست که آذربایجان وطن اولیه شان بوده و به آن سرزمین منسوب بوده و با مردمش قرابت قومی دارند و از طرفی با قبول حضور بسیار دیرین ترکان در جنوب ایران درستی این ایده که نام شهر شیراز به عنوان مرکزیت ایل قشقایی را همین ترکان ساکن جنوب نهاده اند را به شدت قوت میبخشد
(همچنین شیراز نام روستایی در مراغه از توابع تبریز)