اورمو شهرینین قدیمی دروازالارینین آدی
اورمو شهرینین قدیم زامانان جغرافیایی و سیاسی باخیمینان دورومونا گؤره هر زامان اشرار حمله سینین هدف قرار تاپمیش بونا گوره قدیم زاماننان اورمو شهرینین دورونه دیوار چکیلیب و سگیز دروازاسی واریدی بو دروازالار بونان عیبارت دیر:
1- بالوو (سلماس) دروازاسی
2- عسگرخان دروازاسی
3- نووگئچر دروازاسی
4- یوردشاه دروازاسی
5- ارگ دروازاسی
6- بازار باش دروازاسی
7- سویوق بلاغ (خازاران-خزران) دروازاسی
8- توپراق قالا دروازاسی
به گزارش دورنانیوز، با پایان حکومت هزاران ساله ترکان در ایران و آغاز حکومت پهلوی با توطئه و دسیسه غرب، فصل جدیدی از نازیسم (National Socialism) هیتلری این بار در مشرق زمین آغاز و رژیم پان فارسیستی پهلوی در جهت اجرای سیاست های یکسان سازی فرهنگی و ملیتی و نابودی شاخصه های هویتی ایرانیان غیر فارس زبان، اقدامات ضد بشری هم چون ممنوعیت صحبت به زبان مادری، جعل و تحریف تاریخ، تغییر نامهای جغرافیایی، سوزاندن کتب تاریخی و… را در دستور کار خود قرار داده و کشور را تا مرز تجزیه و نابودی پیش برد.
از میان اقدامات انجام شده از سوی این حکومت طاغوتی و ایران ستیز در راستای مبارزه با فرهنگ زبان و هویت ایرانیان غیر فارس زبان، میتوان تغییر اسامی و نامهای جغرافیایی را یکی از گسترده ترین و وسیع ترین تحریفات و جعلیات آن به حساب آورد، چرا که به سبب آن هزاران نام کهن و اصیل غیر فارسی و به ویژه ترکی در مناطق مختلف ایران و به ویژه در آذربایجان از نقشه ایران حذف و نامهای جدید، بی معنی و من در آوردی فارسی جایگزین آنها گشتند.
بنا بر اظهارات هادی بهادری...
نوشته شده توسط دکتر حسن-م.جعفرزاده
قاف، کوهی افسانهای است که در برخی از قصص آذربایجان اسم این کوه را به وفور شنیدهایم. این کوه افسانهای در باورهای اسلامی فارسی و ترکی مقدس شمرده می شود. بعضی آنرا با "قفقاز" (قاف+قاز) از یک ریشه و برخی با kof(کوه)هم ریشه میدانند و البته برخی منابع هم "قاف" را همان "البرز" (ائل بوروس) میدانند. در فرهنگها دربارهی «قاف» آمده است:
-"قاف" نام کوهی است که گرداگرد عالم است و گفتهاند که از زمرد است و پانصد فرسنگ بالا دارد و بیشتر آن در میان آب است و هر صباح چون آفتاب بر آن افتد شعاع آن سبز نماید و چون منعکس گردد کبود شود(آنندراج)
- کوهی است از زبرجد که برگرد زمین است و پانصد فرسنگ بالای اوست.گرد برگرد آب دارد و چون آفتاب بر وی تابد شعاع سبز آن بر آب آید و منعکس شود و آسمان از آن لاجوردی نماید و اگر نه آسمان به غایت سپید است(کشف)
این کوه افسانهای نامش در قرآن نیز آمده و مفسران آنرا کوهی می دانند محیط بر زمین و گویند از زبرجد سبز است و سبزی آسمان از رنگ اوست و آن اصل و اساس همه کوههای زمین است.(اینترنت)
«قاف»در منابع اسلامی:
در قرآن مجید آمده است: «ق و القرآن المجید»(سوره ق آیه 1). بعضی از مفسرین در تفسیر آن آوردهاند که «ق» نام کوهی است که صفاتش در بالا ذکر شد(ابوالفتوح ج 1ص 131 و نیز رجوع شود به کتاب کشف الاسرار ج9 ص 273 و فخر رازی ج 7 ص 411 و بیضاوی ج 2 ص 455 و منهج الصادقین ج 3 ص 163). در تفسیرآیه:«ق والقرآن المجید» (سوره.ق آیه1) مفسرینی مثل ابوالفتوح رازی(ج1 ص131)،کشفالاسرار(ج9 ص237)،فخر رازی(ج7ص411)، بیضاوی (ج2ص455) و منهاجالصادقین (ج3ص163) صفاتی ذکر کردهاند که برای نمونه در کشفالاسرار میخوانیم:
- «ذوالقرنین گرد عالم میگشت تا به کوه قاف رسید و گرد کوه قاف، کوههای خُرد دید. ربالعالمین کوه را با وی به سخن آورد تا از وی پرسید که؛ ما انت؟بعنی تو چه باشی؟ و نامت چیست؟ گفت: منم قاف، گرد عالم درآمده، گفت: این کوههای خرد چیست؟ گفت: این رگهای من است و در هر بقعتی و در هر شهری از شهرهای زمین از من رگی بدو پیوسته است. هر آن زمین که به امر حق آن را زلزله خواهد رسید,مرا فرماید تا رگی از رگهای خود بجنبانم که با آن زمین پیوسته، تا آن را زلزله افتد.» [کشفالاسرار ج9 ص274]
«مراد از نوید قاف همان کریمه "و لدینا مزید" سورهی مبارکه قرآن است که امید به این نوید قرآن است. منتهى تا انسان در مقام صعود بتواند به قله بلند قاف برسد تا این نوید را با گوش جان بشنود کارى است بس دشوار چه بسا محال مى نماید.»(منبع:اینترنت) درباب اینکه ذوالقرنین چه کسی است نظرات مختلفی وجود دارد. برخی او را "اسکندر" می داند و البته این اواخر از جمله آیت الله طباطبایی در تفسیر المیزان ذوالقرنین را "کوروش" می داند اما قبلاً محمد افندی در کتاب وعظ خود به نام "عرایض القران و نفایس الفرقان" که عربی است معتقد است اسکندر ذوالقرنین همان "اوغوزخان آتا" است و اسماعیل حقی نیز همن نظر را تایید میکند. حتی بعضی از محققین اسکندر دو شاخ را که در قرآن آمده است همان "مته اوغوزخان" میدانند و همین نظر را دانشمند "قوجا تورک" نیز دارد. (منبع:جلال بیگدلی-تورک میتولوژیسی) چرا که در دیوان لغاتالترک آمده است که؛نام ترکمن را اسکندر بر بعضی از طایفه های ترک نهاد و خوب میدانیم که نام نهادن بر طایفه، وظیفه جد و بزرگ ایل است و این اسکندر همان اوغوزخان است و این اسکندر را بیشتر احمدیسوی, نظامی، نوایی و کاشغری آفریده است.(جلال بیگدلی-تورک میتولوژیسی) .در ادبیات اسلامى کوه قاف که نشیمنگاه سیمرغ است...
دورنانیوز- استان آذربایجان غربی با احتساب دریاچه ی اورمیه ۴۳۶۶۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. این استان با تمام شهرهای تابع آن در دوره قاجار و قبل از آن جزوی از ایالت آذربایجان بوده و در دوره ی پهلوی به خاطر برخی مسائل امنیتی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود.
به گزارش دورنانیوز، استان آذربایجان غربی از جمله استانهای تاریخی کشور است که سابقه ی تمدنی مهمی را در دل خود جای داده است؛ وجود تپه حسنلو در سولدوز، شهرهای با سابقه ی تاریخی ۶ هزار ساله هم چون خوی، وجود سوغورلو (تخت سلیمان) در تیکان تپه، وجود بسیاری از بناهای شاخص اسلامی در استان از جمله مسجد جامع اورمیه نمونهای از سوابق تاریخی این سرزمین کهن میباشد.
گرچه هیچ یک از شهر های آذربایجان غربی در هیچ دوره ی تاریخی پایتخت رسمی کشور نبوده اند ولی اهمیت شهرهای استان از جمله اورمیه کمتر از شهرهایی که دوره ای به عنوان پایتخت برگزیده شده بودند، نبوده است که به سلطنت رسیدن کریم خان زند و آقا محمد خان قاجار و … در این شهر گویای همین اهمیت تاریخی است.
یکی از مناطق تاریخی در استان آذربایجان غربی منطقه “ترغای” یا “ترغی” بوده که بعد ها با کوچ طوایف کرُد، نام مکریان را به سبب سکونت ایل مکری به خود گرفته است.
منطقه ی ترغای واژه ای ترکی است، درلغتنامه ی دهخدا معنای ترغای یا ترغی به معنای شانه به سر یا هدهد آمده البته این واژه ی ترکی وارد گویش کردی هم شده که این گویش هم واژه های بسیاری از زبان ترکی به عاریت گرفته است.
ترغای یا ترغی واژه تاریخی است که به محدوده ی زرینه رود یا
جیغاتی چای قوشاچای (میاندوآب) تا خانا (پیرانشهر فعلی) که در حدود ۴۰۰پاره
قریه بوده اطلاق میشده، هم چنین در دوره ی تیموریان بین ۶۰ الی ۷۰ نفر از
منطقه ی ترغای گرد آمده و به دیدار ...
6. قوریچای(qurıçay): باید مراد قوریچای مابین تهران و کرج باشد:"امروز جرگه تنگة قوری چای است" (ص108). اسم مرکب از قوری>قورو و چای است. قوری خود از قوریغ(qurıġ) ترکی قدیم با حذف غ/ġ انتهایی پدید آمده و قوریغ هم به نوبة خود مشتق از فعل قوریماق>قوروماق به معنی خشکیدن است. تعداد زیادی رودخانه با اسم قوروچای/قوریچای در آذربایجان و سایر نقاط ترک نشین وجود دارد(من جمله در تبریز و همدان ) . در آناتولی هم بیش از ده اسم قریه و محله به قوروچای(kuruçay) موسوم است؛ قریه یی از توابع آخیرلی در استان قونیه؛ روستایی تابع چوبوق در ولایت آنکارا؛ دو قریه در مرکز و بخش بایات از توابع چوروم؛ قریه یی از توابع وزیرکؤپرو در استان سامسون؛ قریه یی از بوجاق بوزتپة ولایتِ توقات؛ اسم بوجاقی از استان ارزینجان؛ قصبه یی از توابع تاوشانلی در استان کوتاهیا.
8. ساری قمیش(sarı qamış): ظاهراً روستایی در جوار قوری چای فوق الذکر بوده است:"امروز هاشم و غیره به ساری قمیش رفته اند"(ص322). ساری قمیش های فراوانی در نقاط ترک نشین وجود دارد؛ دهی از توابع چاراویماقِ قره آغاج(سابقاً تابع هشترود)؛ روستایی از دهستان بهی شهرستان بوکان؛ قریه یی از توابع دهستان خدابنده لو'ی قروه؛ روستایی از توابع بخش...
دربارة کاراکتر و تحولات عصر ناصرالدین شاه قضاوت های متعارضی وجود دارد. اما این عصر، دوران مشعشعی در عرصة تألیف و ترجمة است. شاه خود شخصاً آثار متعددی نوشته یا به املای او تحریر شده است؛ سفرنامه های مفصّل و متعدد و شکارنامه ها از آن جمله محسوب است. متن این آثار بالاخص در مواردی که تراوش قلم شخصِ ناصرالدین شاه است، رنگ و بوی ترجمة تحت اللفظی از ترکی دارد که این نکته را باید وقتی دیگر تحلیل کرد. در سیاحتنامه ها، اشاراتِ اتنوگرافیک، جغرافیایی و تاریخی فراوان، و کلمات و تعبیرات ترکی زیادی وجود دارد که حاکی از رواج آنها در دربار قاجاری است و کمتر در متون مکتوب راه یافته است. در سال 1389 مجموعه یی از شکارنامه ها و گزارشهای سفر شاه به اطرافِ طهرانِ قدیم، اعم از منتشر شده و نشده، در یک مجموعه گردآوری و منتشر شد[i]. واژه های ترکی این متن را استخراج کرده ام و ان شاء الله در وقت مناسب تحلیل شان خواهم کرد.
در این مختصر،
هدف تجزیه و تحلیل چند اسم جغرافیایی ترکی از اطراف طهران است که امروزه یا برجای
نمانده اند و یا مشهود نیستند. این توپونیم ها حکایت از سکونت ترکان در این نواحی
و مناطق مجاور دارد؛ اما این نکته که آیا طوایف مزبور به صورت جزایر و ایلات
پراکنده بودند و یا به نواحی ترک نشین استان البرز کنونی (ساوجبلاغ) و از آنجا به
قزوین و جنوب گیلان و بدنة اصلی نواحی ترک نشین ...
دوچئنت دوکتور قالیبه گولتکین
بللیدیر کی، موختلیف دیللردن بیر-بیرینه قارشیلیقلی سؤز آلیب وئرمه نتیجهسینده هر هانسی بیر دیله کئچن سؤز همین دیلین قایدا-قانونلارینا اویغون شکیلده یا فونئتیک ترکیبینه، یا آهنگ قانونونا و یا دیگر جهتلرینه گؤره کئچدیگی دیله اویغونلاشدیریلیر. لاکین تأسوفله قئید ائتمهلیییک کی، بعضاً ائله لئکسیک واحیدلر اولور کی، اونلار باشقا دیله قبول اولوندوغو زامان فورماجا همین دیلین فونئتیک سیستئمینه بنزهدیلهرک اؤز اولکی سئمانتیک معناسیندان اوزاقلاشدیریلیب یئنی و عکس معنالی سؤزلره چئوریلیر. بو باخیمدان دیلده مؤوجود اولان جوغرافی آدلار خوصوصی لای تشکیل ائدیر.
بیر طرفدن هر هانسی بیر اراضینی ضبط ائدن ایشغالچی دؤولت همین اؤلکهلرین تاریخینی تحریف ائتمکله، خالقین تاریخی یادداشینی سیلمهیه چالیشیب، معنویاتینا ضربه وورور، دیگر طرفدن ایسه همین آدلارین علمی جهتدن اؤیرهنیلمهسینین قارشیسینی آلیر. بو باخیمدان ایران اراضیسینده اولان جوغرافی آدلارا خوصوصی دیقت یئتیرمک اولدوقجا واجیبدیر. بئله کی، بورادا علمی سویییهنین آشاغی اولماسیندان و تورک دیلینین رسمی یازیلی دؤولت دیلی سویییهسینده دئییل، یالنیز دیالئکت شکلینده مؤوجود اولماسی، فارس دیلینین هم رسمی دؤولت دیلی، هم ده دیالئکت فورماسیندا مجبوری شکیلده تورک دیلینه تطبیقی و تاثیری، حاکیم دؤولتین همین اراضیده یاشایان خالقین دیلینی سیخیشدیریب آرادان قالدیرماقلا اؤز دیلینین تاثیرینی گوجلندیرمهسی اساس دیل فاکتی کیمی اؤزونو گؤستریر. بئلهلیکله ده فارس دیلینه قبول ائدیلن جوغرافی آدلار صونعی شکیلده همین دیلین فونئتیک سیستئمینه بنزهدیلهرک اؤز کؤکوندن تامامیله اوزاقلاشمیشدیر.
قدیم تورک توپونیمییاسینین قدیم دؤوردن موعاصیر دؤوروموزه قدر اولان تاریخی کئچید مرحلهلرینه نظر سالساق، ایستر روسییا، ایستر آوروپا، ایسترسه ده شرق اؤلکهلرینین بیر چوخ بؤلگهلرینده تحریف ائدیلیب دییشدیریلن قدیم تورک منشالی توپونیملرین اوستونلوک تشکیل ائتدیگینین شاهیدی اولوروق. بو اؤلکهلر سیراسیندا موعاصیر ایران اراضیسینده دییشدیریلیب تحریف ائدیلن قدیم تورک منشالی جوغرافی آدلار داها چوخ اوستونلوگه مالیکدیر. موختلیف دؤورلره عایید بیر چوخ قدیم و موعاصیر قایناقلار رسمی سند کیمی فیکریمیزی تصدیق ائدیر. هله پهلوی سولالهسینین حاکیمیتی دؤوروندن بو گونهدک بیر چوخ تورک منشالی تاریخی جوغرافی آدلارین دییشدیریلمهسینه خوصوصی دیقت یئتیرن ایران دؤولتی موعین معنادا اؤز ایستگینه نایل اولسا دا تاریخی گئرچکلیکلری تام شکیلده اینکار ائده بیلمهییب. بئله کی، علمی آراشدیرمالار نتیجهسینده آشکار ائدیلمیش دیل فاکتلاریندان آیدین اولور کی، بو گونهدک دییشدیریلمیش جوغرافی آدلارین اکثریتینی تامامیله تورک منشالی آدلار تشکیل ائدیر.
اون دوققوزنجو عصرین اوللرینده آذربایجان ایکییه بؤلوندوکدن سونرا اونون شیمال حیصهسینین روسییایا، جنوب حیصهسینین ایسه ایرانین ترکیبینه قاتیلماسی تدقیقاتچیلارین بعضیلرینی چاشدیردیغیندان اونلار آذربایجان خالقینین ائتنوگئنئزیسی حاقیندا ساختا کونسئپسییالاردان چیخیش ائدهرک قوزئی آذربایجاندا یاشایان اجدادلاریمیزی قافقازدیللی، جنوبدا یاشایانلاری ایسه هئچ بیر اساس اولمادان ایراندیللی حساب ائتمیشلر. بونونلا دا ایندیکی آذربایجان تورکلرینین تشکولو، مسکونلاشدیغی اراضی، دیلی، مدنیتی حاقیندا غرضلی فیکیرلر یورودولموش، تاریخی حقیقتلر گیزلهدیلمیش، خالقیمیزین ایلکین مسکونلاشدیغی اراضی، ائتنیک منسوبیتی، قدیم مدنیتی حقیقی علمی تدقیقاتلاردان کناردا قالمیشدیر. قایناقلاردا دیلیمیزی و تاریخیمیزی تحریف ائتمهیه یؤنلدیلمیش فیکیرلر آذربایجانین اراضی باخیمیندان دا پارچالانماسینا، تاریخی سند اولان میللی جوغرافی آدلاریمیزین دییشیلمهسینه گتیریب چیخارمیشدیر. ایلک اؤنجه شیمالا و جنوبا بؤلونموش آذربایجان اراضیسی ایستر شیمالدا، ایسترسه ده جنوبدا بو گونه قدر پارچالانماقدا و قدیم یئر-یورد آدلاری دییشیلمکده داوام ائتدیریلمکده دیر.
ییرمینجی عصردن، پهلوی سولالهسینین حاکیمیتی دؤوروندن باشلایاراق " میللی بیرلیک " آدلی
فارس شووینیست سییاستی نتیجهسینده ایراندا یاشایان بوتون غئیری-فارس
خالقلار و میللتلر بوتون میللی حوقوقلاردان محروم ائدیلهرک
فارسلاشدیریلماغا یؤنلدیلمیشدیر. پهلوی رئژیمی دؤورونده بیر چوخ مسلهلرله
یاناشی، میللی جوغرافی آدلارین دا دییشدیریلمهسی ...
http://yanlizbirqiz.blogfa.com http://azyurd.blogveb.com/